گره گشایی امام حسین علیه السلام
صفوان بن مهران می گوید: شنیدم امام صادق علیه السلام می فرمود: دو مرد، یک زن و یک نوزاد نزاعی داشتند و هر کدم از آنان ادعا می کرد زن و بچه مال اوست.
امام حسین علیه السلام از کنار آنها عبور می کرد متوجّه آنان گردید و فرمود: چرا با هم نزاع می کنید؟ خدمت حضرت آمدند.
مرد اول گفت: زن مال من است.
مرد دوم گفت: این فرزند مال من است.
امام حسین علیه السلام به مرد اول فرمود: بنشین، او نشست.
امام رو به زن کرد و فرمود: راست بگو قبل از این که آبرویت ریخته شود و حقیقت را خدا آشکار نماید.
زن گفت: این مردی که نشسته همسر من است و فرزند مال اوست اما این مرد ایستاده را نمی شناسم.
امام حسین علیه السلام به بچه شیرخواره رو کرد و فرمود:
یا غلام ما تقول هذه؟ انطق باذن الله تعالی، فقال له: ما أنا لهذا و لا لهذا و
ما أبی إلّا راعی لآل فلان، فأمر علیه السلام برجمها.
ای کودک این زن چه می گوید؟ به اذن خدا سخن بگو و خود را معرفی کن.
طفل شیرخوار با زبان گویا گفت: پدر من، نه این مرد است و نه آن مرد، بلکه پدر من چوپان گوسفندان طایفه و عشیره فلان می باشد.
به این ترتیب روشن شد که آن دو مرد هر دو دروغگو و باین وسیله هر سه مفتضح و رسوا شدند.
سپس امام حسین علیه السلام امر فرمود: آن زن را سنگسار نمایند.
امام صادق علیه السلام فرمود: بعد از این واقعه دیگر کسی نشنید که آن کودک سخنی بگوید.1
1.بحارالانوار، ج44، ص184. در سایه اولیاء خدا،ص341.
طبقه بندی: گره گشایی امام حسین علیه السلام